ترس کودکان
نویسنده: دکتر عباس مرزبان
واکنش فرد در برابر محرک های تهدید آمیز ترس نامیده میشود. ترس همیشه جنبه نابهنجاری ندارد,گاهی نیز مفید است زیرا یک هشدار در مقابل خطرات است لذا در طیقه بندی ترسها باید به ترسهای طبیعی نیز اشاره کرد و آگاهی از ترس های طبیعی در کودک برای مربیان و درمانگران و مشاوران کودک جهت تشخیص ترسهایی که باید درمان شوند,اهمیت داد. ترسها در صورتي غير طبيعي هستند كه به صورت دایمي و به مدت طولاني در كودك باقي بمانند يا ذهن كودك را به طور كامل اشغال كنند، كه اين ترسها در تمام فعاليتهاي عادي آنها مداخله داشته و تأثير ميگذارد و اگر كودك نتواند از آن رهايي يابد مبتلا به بيماري تشويش كه همان ترس بيمورد و بياساس است، ميشود. علل ترس: 1- ترسهای عمدی؛ علت ترس ممکن است عمدی باشد؛ یعنی، کودک را از چیزی ترسانده باشیم؛ مثل ترساندن کودک از چیزهای خطرناک، نظیر آب جوش، برق، وسایل تیز و غیره. 2- ترسهای تصادفی، علت ترس ممکن است تصادفی باشد. یعنی بدون آن که شما بخواهید کودکتان تصادفا" در شرایط ترسناکی قرار بگیرد و بترسد، مثل تجربه تلخ حمله سگ که سبب پیدایش ترس از حیوانات می شود . 3- ترسهای اکتسابی، ترس ممکن است مادر به کودک سرایت کند و کودک ترس را از مادر خود کسب کند. مادری که به محض مواجه شدن با موقعیتی نامطلوب، جیغ می زندو می لرزد و به لکنت می افتد. ترس خود را به آسانی به کودکش منتقل می کند، مثل ترس از رعد و برق و حشرات. متأسفانه اثر این نوع ترس ممکن است تا مدتها در ذهن کودک باقی بماند. 4- ترسهای عاطفی: ترس ممکن است به علت هیجانات عاطفی و فشارهای روحی کودک باشد. تنشهای عصبی و عاطفی ابتدا به صورت اضطراب و سرانجام به صورت ترس دائمی در کودک ظاهر می شود. مانند :
علايم ترس: جسمانی: تپش قلب, به هم خوردن ریتم تنفسی,رنگ پریدگی,سردرد,دل درد,اختلال در خواب و تغذیه شناختی و ادراکی:حواس پرتی ناشی از اختلال در تمرکز,فراموشی ناشی از اختلال عملکرد در حافظه,افزایش خطاهای ادراکی و بصری. ارتباطی:گوشه گیری,وابستگی زیاد به دیگران,اشتباه درک میکند و اشتباه پاسخ میدهد. رفتاری: تحرک زیاد,پرخاشگری,بیقراری,انگشت مکیدن,ناخن جویدن,لکنت
ترسها سن صداهای بلند ,عدم مراقبت 0-6 ماهگی بیگانه 6-9 ماهگی جدایی,آسیب,توالت 1 سالگی موجودات خیالی 2 سالگی سگ,تنهایی 3 سالگی تاریکی 4 سالگی مدرسه,آسیب,رویدادهای طبیعی,رویدادهای اجتماعی 6-12 سالگی آسیب,آسیب اجتماعی 12-16 سالگی آسیب,رویدادهای طبیعی و جنسی 16 سالگی به بعد
درمان:
دارودرمانی: معمولا داروهای ضداضطراب تجویز میشود, همچنین پرهیز از کافیین میتواند کمک کننده باشد.
رفتار درمانی :
-حساسیت زدایی منظم -مدل سازی -بازی درمانی -آرام سازی درمان هیجانی: -قصه درمانی:
-بررسی شیوه ای تربیتی و برخورد والدین در زمان بروز علائم ترس -بررسی علائم رفتاری, هیجانی و احساسی کودک -شناسایی تقویت کنندها -اصلاح شیوه های برخورد والدین با کودک (در پیوست اورده شده) -برقراری رابطه با کودک وبررسی شدت و مدت هیجان وی -آموزش آرام سازی به کودک و والدین -آموزش رفتارهای حمایتی به والدین و بالا بردن اعتماد به نفس کودک مثال:کودک را تنها نگذاریم برویم خرید حتی اگر خودش گفت برو من نمیترسم نباید قبول کنیم و میگوییم من خودم دوستدارم بمانم. کودک را در روز چندین بار درآغوش گرفته و میبوسیم, برای بالا بردن اعتماد به نفس کارهایی به او می دهیم و سپس تشویقش میکنیم, با گفتن جملات:آفرین تو خیلی تحمل داری,چه پسری-دختری کمک کرد به من,اگه نبود نمیتوانستم این کاررا انجام بدم. از کودک میخواهیم کاردستی بسازد ویا کمک کند در تعمیر وسایل و آن را در معرض دید دیگران قرار میدهیم.همانند سازی با والد جنس موافق -انجام حساسیت زدایی منظم پس از شناسایی عوامل ترس کودک -مدل سازی:نمایش فیلمی که شخصی از موقعیتی میترسد و سرانجام به آن ترس غلبه میکند -تخلیه احساس ها همدلی وارائه راهکارها -استفاده از قصه درمانی خودگویی های مثبت.(قصه و بازی ایفای نقش) تکالیف والدین: ـ هرگز والدین از ترساندن به عنوان ابزاری برای تربیت فرزندان خود استفاده ننمایند. ـ حتی المقدور کودک تنها نباشد و نماند. ـ کودک برای روبه رو شدن با موقعیتهای ترسناک آماده شود. ـ حس اعتماد به نفس در کودکان تقویت شود. ـ از تلقینها و بدآموزیهای غلط خودداری شود. ـ کودک و نوجوان از تماشای فیلمها و صحنه های وحشت آور منع شود.
قصه مورد نظر به منظور قصه درمانی
قصه ی جغد سفید چاک جغد سفیدی بود که در جنگلی با خانواده اش زندگی می کرد. او هنوز کوچک بود و خیلی چیزها را از پدر و مادرش یاد میگرفت. همان طور که میدانید جغدها کار زیادی انجام نمیدهند. آنها روزها استراحت و شب ها کار میکنند.چاک درباره ی جنگل چیز زیادی نمی دانست شب ها تمام جنگل تاریک می شد در طول روز ،وقتی که خورشید در آسمان بود ،چاک می توانست همه چیز را ببیند و بشنود.وقتی که صدایی می شنید سرش را برمیگرداند و میفهمید صدا از کجا می آید. اما شب ها نمی توانست این کار را بکند. چون هیچ نوری نبود و او نمی توانست چیزی ببیند.فقط صداها را می شنید. خیلی از این صداها عجیب و غریب بودند و باعث می شدند که او بترسد.یک شب ،صدای عجیبی شنید.صدایی که قبلا آن را نشنیده بود .صدا بلند بود.چاک خیلی سعی کرد که ببیند صدا از چیست و کجاست اما هوا خیلی تاریک بود. چاک کمی ترسیده بود . آن شب او راحت نخوابید و روز بعد خیلی زود بیدار شد . خورشید داشت آرام آرام اشعه های گرم خود را به همه ی درختان و حیوانات جنگل می تابانید .ناگهان، چاک همان صدایی را که شب قبل شنیده بود، دوباره شنید. خوب که نگاه کرد دید صدا از یک جیرجیرک کوچولو می آید . خیلی تعجب کرد و فهمید صدای شب قبل که او را ترسانده بود از آن جیرجیرک کوچولو بوده نه یک چیز عجیب و غریب.از آن به بعد احساس بهتری داشت و با شادی و خوشحالی زندگی کرد.قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید!
بازی هایی جهت غلبه ترس کودک بازی موش و گربه : در اتاق بازی برای این دسته از کودکان اجرا می شود. این بازی طوری انجام می شود که کودک که نقش موش را دارد برنده بازی می شود. در این شرایط او که قهرمان داستان است در واقع خود را درمان می کند. . بازی گرگم به هوا: خوب است والدین (پدر و مادر) لحظاتی چراغ را خاموش کنند و این بازی را در تاریکی انجام دهند؛ البته مدت زمان آن باید کوتاه باشد و حساب شده انجام شود. باید بازی را در قسمتی از اتاق آغاز کرد که روشن است و کسانی که می خواهند پنهان شوند و کودک، آنها را بیابد، باید به اتاقی تاریک بروند و کودک آنها را در اتاق تاریک پیدا کند و کمکم با تاریکی انس بگیرد.
بازی ایجاد سایه با انگشتان: این بازی برای کودکان خردسال جذاب است. چراغ اتاق، خاموش، و شمعی روشن میشود و پدر یا مادر در مقابل نور شمع، با انگشتان خود، روی دیوار سایه می اندازند. میشود سایههای گوناگونی ایجاد کرد که کودک، آنها را دوست دارد. پلیس بازی: پدر و کودک، در اتاق تاریک، پلیس بازی میکنند. چراغ خاموش میشود؛ چراغ قوهای را در دست میگیرند و به دنبال شیء گمشدهای میگردند؛ البته نباید دنبال مجرم، دزد، هیولا و موجودات خیالی باشند که ممکن است: ترس دیگری در کودک ایجاد شود.
ترس بهنجار: • احساس ترس در مقابل خطر واقعی یا تهدید، عبور از یک منطقه خطرناک هنگام شب برای هرکسی ایجاد ترس می کند • (کمتر کسی یا معدود کسانی هستند حتی در جنگ نترسیده اند). ترس نابهنجار: • ترس های نابهنجار: زمانی که خطر واقعی درکار نیست واکثرمردم در چنان موقعیتی نمی ترسند • (ترس غیرمنطقی) مثل ترس از سگی که زنجیر شده است یا گربه ای که درسطل زباله دنبال غذاست. • نابهنجاری زمانی مشهود می شود که پاسخ حالت شدیدی پیداکرده و زندگی را محدود و مختل کند • (ترس یافوبی فرد فوبیک از غیرمنطقی بودن ترس خود آگاه است).